Sunday 29 September 2013

Cinephilia Translated, Part 1



Browsing through the pages of Iranian Film Monthly, a publication dedicated to half serious, Cahiers-ish, text and half industry-oriented (Iranian version of Hollywood Reporter, if you like) content, I arrived at a dossier, focusing on the films of the Turkish director Nuri Bilge Ceylan. Then I figured that at least 13 odd articles (from short reviews to long interviews), from 13 different international writers and film critics have been translated into Farsi/Persian, of course, unauthorized. However, I must add, this has been an inseparable part of the film culture in Iran for the last 50 years.

Arguably, Iran is one of the few places on earth that you can buy the latest issue of a film magazine and in it read a broad range of writers, whether living or deceased, from four corners of the world. Juxtaposition of Andre Sarris, Claude Chabrol (the critic) and Laura Mulvey could be the most intriguing, and it's most likey to see it in an Iranian film journal. The aforementioned Nuri Bilge Ceylan dossier had put together articles by Geoff Andrew, Peter Bradshaw, Manohla Dargis, Wally Hammond, J. Hoberman, Ali Jaafar, Nick James, Liam Lacey, Michael Phillips, A.O. Scott, Jason Wood, Robin Wood and Deborah Young, seemingly, the Anglo-American tendencies surpassing those of Francophile's which was more popular in the pre-revolutionary country. 

Wednesday 25 September 2013

Edinburgh Video Interviews

Edinburgh © Ehsan Khoshbakht
Last June I was a guest in Edinburgh, attending the Edinburgh International Film Festival. One morning I borrowed Mark Cousins' flip camera and made some interviews, two of which are now live on Fandor's Keyframe.

1
David Cairns’ and Paul Duane’s ‘J’accuse’: Cairns and Duane attempt to set the record straight regarding the Dreyfus of early French cinema, Bernard Natan. Watch the interview here.

2

Mark Cousins, in Perpetual Motion: Catching up with the road-tripping, time-traveling, soul-searching Mark Cousins as A Story of Children and Film plays Cambridge. The interview, here.

Tuesday 24 September 2013

She Thinks She Is Liz Taylor!

مروري بر كارنامۀ او
خيال مي‌كنه اليزابت تيلوره!
احسان خوشبخت

او هشت بار ازدواج كرده كه دو بارش با يك مرد بوده است. لباس‌ها و مدل موهايش در هر فيلم تا ماه‌ها روي جلد و صفحات وسطِ مجله‌ها دوام مي‌آورد. با همه نوع آدم مشهوري ديده مي‌شد. رسانه‌ها از شهرت او تنور خودشان را گرم نگه مي‌داشتند و خود او با دامن زدن به بازي‌ها و افسانه‌هاي دور و برش دشواري‌ پيدا كردن نقش‌هاي تازه براي فيزيكي كه از زيبايي بي نقص به پيري و چاقي زودهنگام مبدل شده بود را پشت سرمي‌گذاشت. اما او جداي از اليزابت تيلور بودن كه از 1942 (مهاجرت خانواده‌اش از لندن به آمريكا به خاطر بمباران‌ها) تا اوايل قرن بيست و يكم (آخرين بار به شكلي گسترده بازي يك دقيقه‌اي او در ويدئوكليپي از التون جان ديده شد) ادامه پيدا كرد، بازيگري توانا و يكي از مهم‌ترين ستاره‌هاي تاريخ سينما بود كه نقشش را مي‌توان هم‌چون پلي دانست كه تصوير فريبنده ستاره آرماني زن در سينماي كلاسيك بعد از جنگ را به تصويري پرتضاد و تجديدنظرطلبانه از زنانگي هرچند در خيلي از مواقع هم چنان اسير كليشه‌هاي روز پيوند مي‌دهد. هنوز هم در خانه‌هاي ايراني دختر پرفيس و افاده را با جمله‌اي اين چنيني سرزنش مي‌كنند: «خيال مي‌كنه اليزابت تيلوره!» (بعضي‌ها در اين قياسِ حاكي از نكوهش سوفيا لورن را ترجيح مي‌دهند)

Thursday 12 September 2013

Tuesday 3 September 2013

Notes On 3D: Adieu au langage

سينما از زمان برادران لومير سه‌بعدي بوده است
خداحافظي با زبانْ به صورت سه‌بعدي
احسان خوش‌بخت

مشكل بزرگ نوشتن دربارۀ سينماي سه بعدي اين است كه به جز رويكرد فني/اقتصادي و مختصري اشارات تاريخي، دشوار است يا به طور دقيق‌تر هنوز زود است كه دربارۀ تأثيرات زيبايي‌شناسي آن حرف زد و اگر نخواهيم دربارۀ زيبايي‌شناسي سخن بگوييم، مگر ما تاجر و دانشمنديم كه دربارۀ بخش‌هاي ديگرش اظهار نظر كنيم؟ مثل اين است كه كسي در دل سال 1929 و در شرايطي كه هنوز فيلم‌هاي صامت ساخته مي‌شدند و تلاش‌هاي ناطق معمولاً خام‌دستانه بودند بخواهد جمع‌بندي روشني از تأثير صدا در سينما ارائه دهد. نتيجه چنين تلاشي مي‌تواند بي‌حاصل و مأيوس‌كننده باشد.
آمدن صدا، روايت سينمايي كه در حوالي سال 1926 به كمالي وراي تصور رسيده بود را براي مدتي بردۀ تكنولوژي كرد. مبارزۀ سال‌ها آخر دهۀ 1920 در سينما مبارزۀ بين آينده‌نگري منفعت‌طلبانۀ سرمايه‌داري با گذشته‌دوستي قدرشناسانه و كمال‌طلبانۀ هنر بود. اما از آن جا كه سينما هنر موازنه است بين اين دو گرايش تاريخي توافقي حاصل شد كه نتيجه‌اش ساخته شدن دور تازه‌اي از فيلم‌هاي خلاقانه در مديومِ سينماي ناطق بود؛ فيلم‌هايي كه دوباره قدرت استوديوها و تسلط اقتصادي‌شان بر سينما را تحكيم كردند.